
قیام و قعود
16,500 تومان
موجود در انبار
قیام و قعود نوشته مهدی آشتیانی، سرگذشت 22 تن از افرادی است که در واقعه کربلا تاثیر داشته اند،افرادی که تفحص و بررسی شخصیت و زندگی آنها می تواند پاسخ سوالات ما از افکار و زندگی مردم آن روزگار را بدهد. گاه با مطالعه زندگی این افراد می توانیم، نتیجه بگیریم و استقرا کنیم که گروه هایی در جامعه آن روزگار چه عقیده ای داشته اندو چطور با طوفان حوادث و کوران نبرد حق و باطل کنار آمده اند.
استقرایی که ما را به جواب معماهای امت آن روز می رساند. معمایی شبیه یه اینکه چطور می شود دو امام مفترض الطاعه، دو وصی حق پیامبر (ص)، دو خلیفه خدا در زمین، دو حجت او بین خلایق و دو آفتاب تا بدانجا غریب شوند که پایان داستانشان در دنیا، جگر پاره هایی در تشت، تابوتی پر از تیر و سری بر نیزه و بدنی پاره پاره بر سینه صحرا باشد.
و این 22 استقرا برای معماهای سال های 40 تا 61 هجری داشت…
وزن | 200 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 14 × 3 سانتیمتر |
شما شاید این را هم دوست داشته باشید
ماه در آب
در زیر بخشی از این کتاب را میخوانیم:
کسی در عباس فریاد میزند بنوش تا توان جنگیدن باشد. بنوش تا توان رساندن آب به خیمهها باشد. بنوش تا در خیمه سهمی از آب برنداری.
مگر چیزی از فرات کم میشود؟
مگر حسین راضی نیست؟
مگر...
نه نه، موجی قویتراز درون میگوید: حسین تشنه است. کودکان سینه بر خاک میگذارند تا التهاب عطش را کاهش دهند. اضغر را قطره آب کافی است. رقیه چندبار در بدرقه تو افتاد. سکینه رمق ایستادن نداشت. درچشمهای زینب میخواندی تشنگی تارشان کرده است.
نه...هرگز. آنها تشنهترند! اصلاً به آب نگاه کن چی میبینی؟ این کیست که در آب چشم درچشم تو دوخته است.
عباس به آب نگریست. درآب، حسین بود. موجها در حرکت خویش، حسین مینگاشتند. صدای موج، حسین بود. به خویش برگشت و درخویش جز حسین ندید و... حسین تشنه بود.
آب بنوش عباس! آب خنک و زلال و گوارا با عباس سخن میگفت. دست رشید عباس در آب فرو رفت. نوازش آب با دستهای تشنه و جان تشنهتر چه میکند.
قطرههای عزیز از کف میچکید. آب را بالا آورد تا فضای دهان رسید. نسیم خنک آب چهره عباس را مینواخت.
ساقی بنوش، گوارایت باد!
باز در موجها ولوله افتاد. حسین،حسین،حسین.
خورشید شرمسار ساقی درآب،پشت غبار پنهان شد.
....
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.