در چند دهه اخیر، مبحث حافظه یکی از مهمترین عناوین پژوهشهای تجربی در حوزه روان شناسی را به خود اختصاص داده است. توجه به مطالعه حافظه سابقه تاریخی بسیار طولانی دارد که به عنوان یک ویژگی یکپارچه به طور جدی در سال 1960 با عناوین حافظه کوتاه مدت و بلند مدت به صورت جداگانه مطرح شده است؛ در واقع میتوان گفت از دیر باز تا کنون به موضوع حافظه توجه ویژهای شده است؛ زیرا نقش بنیادینی را در دستیابی به دانش و اکتساب مهارتهای شناختی، زبانی، حرکتی و اجتماعی مخصوصا در دوران کودکی ایفا میکند؛ لذا در این راستا، با وجود کتابهای گوناگونی تألیف و ترجمه شده است، اما هنوز هم نکاتی ناگفته باقی مانده است.