نمایش 17–24 از 43 نتیجهSorted by latest
گلی کوچولو یه برگ هلو – کتابفیلم
30,000 تومان
کتاب خواندن همیشه لذتبخش است. اما وقتی که بعد از خواندن کتاب بتوانی قصهاش را در فیلم یا انیمیشن کوتاهی که بر اساس آن ساخته شده، دوباره ببینی و بشنوی، این لذت خیلی ذیادتر میشود.
کتاب فیلم «گلی کوچولو یه برگ هلو» قصه دختری به نام گلی است که اسم مامانش زینبخاتون است. زینب خاتون گلی کوچولو رو خیلی دوست داشت، چون به غیر گلی کوچولو هیچی نداشت. به همین خاطر هم خیلی سخت کار میکرد تا هر چی گلیجون خواست برایش تهیه کند. اما گلی کوچولو خیلی بازیگوشی میکرد. درس نمیخوند، کیف و کتاب و دفترهایش را همه جا پخش می کرد. حتی به قصههای زینب خاتون گوش نمیکرد... با اینکه روز امتحان فرا رسید و زینب کوچولو نمیدانست باید چکار کند.
تولدش مبارک – مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
کتاب «تولدش مبارک» از مجموعه کتابهای «مامان و نینی» است و داستان از اینجا شروع میشود که یک روز یک مامان خرگوش در جنگل گردش میکرد که یک توپ کوچولوی سفید پیدا کرد اما مامان خرگوشه نمیدانست که اون توپ کوچولو پیله کرم ابریشم است. به خاطر همین تصمیم گرفت اون را برای بچهاش ببرد و به طرف لانهاش قل داد. در راه کلاغه هم آن را دید و خوشش آمد و سعی کرد ان را برای خودش بردارد، ولی مامان خرگوشه گفت که چون خودش اول ان را دیده، پس مال خودش است. در همین حال که خرگوش و کلاغه، سر آن توپ کوچک بحث میکردند، یک دفعه توپ تکان شدیدی خورد. مامان خرگوشه و کلاغه از ترس پشت درختی پنهان شدند و از دور به پیله کرم ابریشم که تکان میخورد، نگاه میکردند...
لالایی سنجاب – مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
کتاب «لالایی سنجاب» از مجموعه کتابهای «مامان و نینی» است و داستان زندگی سنجاب کوچولویی است که توی تنهی درخت بلوط در جنگل زندگی میکنند. سنجاب کوچولو روزها در جنگل بازی میکرد. بعد که خسته میشد، به لانه برمیگشت، خمیازهای میکشید و میگفت:«مامان... لالایی میخواهم!». خانم سنجاب هم بچهاش را بغل میکرد و سنجاب کوچولو با صدای تاپ تاپ قلب مامانش به خواب میرفت. اما یک روز وقتی سنجاب کوچولو به لانه برگشت، مامانش نبود. سنجاب کوچولو همه جا را گشت، اما خبری از مامانش نبود.
لاکپشت چهارمی – مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
«لاکپشت چهارمی» از مجموعه کتابهای «مامان و نینی» است و داستان یک خانم لاکپشت است که چهارتا بچه لاکپشت دارد. یک روز خانم لاکپشته و چهارتا بچهاش به طرف رودخانه می رفتند. سه تا از بچهها پشت سر مادرشان حرکت میکردند، اما لاکپشت چهارمی این طرف و آن طرف میرفت. مامان لاکپشته هم بهش میگفت که اینقدر این طرف و آن طرف نرو، یک وقت گم میشوی و لاکپشت چهارمی هم گفت :«چشم مامان»؛ اما یک دفعه لای بوتهها غیبش زد.
مامان خیاط و دختر عدسی – مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
«مامان خیاط و دختر عدسی» از مجموعه کتابهای «مامان و نینی» است و قصه یک مامان خیاط است که یه دخر خیلی ریزه میزه دارد و چون خیلی کوچولو است، به او دختر عدسی میگوید. مامان خیاط هر روز برای همه لباسهای خوشگل میدوزد و اخر روز هم یک پیراهن کوچک برای دختر عدسی میدوزد، اما دختر عدسی آنقدر کوچک است که باز هم لباس برایش بزرگ است. مامان خیاط غصه دار میشه و آه میکشد که پروانهها و گلها و غنچهها همه بزرگ شدند اما دختر عدسی بزرگ نشده. دختر عدسی که صدای مامان خیاط را میشنود و اشکهایش را میبیند، غصه دار میشود، اما فکری به ذهنش میرسد.
کفش سوتسوتکی – مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
«کفش سوتسوتکی» از مجموعه کتابهای «مامان و نی نی» است و قصه کفشی است که وقتی راه میرود صدای سوت می دهد به همین خاطر اسمش کفش سوتسوتکی است. کفش سوتسوتکی توی به همراه کلی اسباببازی، توی یک کمد زندگی میکند. یک روز که همه اسباببازیها خواب بودند، کفش سوتسوتکی و عروسک مو نارنجی از کمد بیرون میروند و تازه میفهمند که تو اتاق یک نینی کوچولو هستند و کفش سوتسوتکی هم کفش همان نینی است. اما کفش سوتسوتکی از نینی میترسند.
درخت انجیر- مجموعه مامان و نینی
30,000 تومان
«درخت انجیر» از مجموعه کتابهای «مامان نینی» است و قصه درخت انجیری است که یک عالمه میوه انجیر دارد اما حاضر نیست یکی از انجیرهایش را به مامان مورچه بدهد تا برای بچههایش ببرد. حتی به مامان مورچه میخندد که ناگهان سکسکهاش میگیرد و با هر بار سکسکه چند تا از انجیرهایش میافتد زمین... حالا چه کسی به درخت انجیر کمک میکند؟
گلی کوچولو یه برگ هلو – قصههای عامیانه برای کودکان
15,000 تومان
«گلی کوچولو یه برگ هلو»، قصه دختری به نام گلی کوچولو است که با ننهاش زینب خاتون زندگی میکند. زینب خاتون گلی کوچولو را خیلی دوست داشت، چون به غیر از او هیچ کس را نداشت. به همین خاطر هم خیلی سخت کار میکرد تا هرچی گلی کوچولو خواست، برایش بخرد. اما گلی کوچولو نه درس میخوند و نه به قصههای زینب خاتون گوش میکرد تا اینکه روز امتحان رسید...
بارگیری بیشتر محصولات
درحال بارگزاری...