رمان «گل‌های بومادران» داستان جوان راهزنی به نام اشکبوس است که به همراه گروهی تحت فرمان فردی که در داستان او را خان می‌نامند. اشکبوس و دوستانش در بیابان و پشت صخره‌ها کمین می‌کنند و کاروان‌های بخت برگشته را محاصره می‌کنند و مال و اموالشان را به غارت می‌برند. تا اینکه نوبت به غارت کاروان ارباب می‌رسد که مسافر کربلاست. این بار دست و دل اشکبوس و رفیقش میرزا می‌لرزد و حاضرند هر کاری کنند تا خان به کاروان ارباب حمله نکند.

این مجموعه،هرچند برای اقشار و گروه های فکری مختلف قابل استفاده است،اما مخاطبان اصلی آن،در درجه اول معلمان و دبیران محترم دینی و در درجه دوم،دانش آموزان مسلمان می باشند.یعنی سعی شده که در پاسخ به هر سوال ابتدا بحثی با ارائه ی تمثیلاتی،مطلب به نحوی بیان شود که برای  دانش آموزان قابل درک باشد.در این کتاب،که جلد پنجم از مجموعه است،در مورد قیامت و احوالات آن بحث شده است.

این کتاب حاصل چهار جلسه گفت و گوی آقای اسدالله مرادی با آقای دکتر غلامعلی حداد عادل می باشد. مخاطبان این کتاب در درجه اول،معلمان و دبیران ارجمند درس های دینی و قرآنی مدارس کشور می باشند.در جمهوری اسلامی ایران که بنابر آن است که تعلیم و تربیت،دینی باشد ما در همه ی ابواب تعلیم و تربیت،مخصوصا در حوزه تربیت دینی نیازمند انواع مباحث نظری و انواع نظریه پرداز ها هستیم.

"ابوالسرایا" مردی بود میانسال با مو و محاسنی جوگندمی و کوتاه و بدنی ورزیده و قامتی نسبتا بلند. او تصور نمی کرد که روزی اختلافاتش با والی کوفه به جایی برسد که مجبور شود پست و مقامش را در قصر والی ترک کرده و از شهر خارج شود.در این کتاب سرگذشت ابوالسرایا به قلم کشیده شده است.

این کتاب سیره و زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص) است و خواندن این کتاب و عمل کردن به آن این نوید را به هموطنان عزیز می دهد که زندگی پر از شادی و نشاط، خرمی و زیبایی، خیرخواهی و امید و آرامش را پیدا کنند.